۱۳۹۲ دی ۸, یکشنبه

فلزات و ابزار و مواد مورد استفاده در هنر قلمزنی فلز ماده ای معدنی و دارای ویژگی های استحکام، دوام، چکش خواری و شکل پذیری است، خاصیت تورّق دارد، ذوب می شود و پس از ذوب، امکان استفاده مجدد از آن وجود دارد. در هنر قلمزنی از فلز به تنهایی استفاده نمی شود و بنابر خاصیت ترکیبی فلزات با هم مخلوط می شوند و فلز خاصی را پدید می آورند که به این ویژگی ترکیبی «آلیاژ» می گویند. آلیاژ به معنی ترکیب و مخلوط کردن فلزات با یکدیگر است، بنابراین، مفرغ، فولاد، برنج و بسیاری مواد دیگر که در صنایع امروز کاربرد دارند آلیاژ نامیده می شوند. ۱. آلیاژ و فلزات بر این اساس آلیاژها و فلزاتی که امروزه در هنر قلمزنی بیش تر از آن ها استفاده می شود عبارت اند از: 1. مفرغ، که ترکیبی از مس و قلع است که هرچه درصد قلع آن بیش تر باشد سفیدتر و از استحکام بیش تری برخوردار است. 2. ورشو، که مرکب از نیکل،مس و قلع است و خاصیت تورق و مفتول شدن دارد. 3. برنج، که ترکیبی از مس و روی است و در اثر حرارت زیاد نرمی آن افزایش می یابد. 4. طلا، فلزی بسیار نرم و زرد رنگ است و در تیزاب سلطانی حل می شود. 5. نقره، فلزی سفید رنگ، چکش خوار و شکل پذیر است و به راحتی پرداخت می شود. 6. مس، از فلزلت عمده و رایج مورد کاربرد در هنر قلمزنی است. رنگ آن قرمز متمایل به نارنجی است و خاصیت شکل پذیری و چکش خواری دارد. در 1083 درجه سانتی گراد گداخته و در 2595 درجه سانتی گراد به جوش می آید و دارای وزن مخصوص 8/5 گرم در سانتی متر مکعب است.


   گلدان نقره ،  نبرد رستم و افراسیاب – کاری از مجید علیزاده        

۱۳۹۲ دی ۴, چهارشنبه

 قلمزني در دوران اسلامي تغييرات قابل توجهي نكرده و از نظر جنس و طرز كار و نقوش و بلكه فرم، با قرنهاي گذشته و حتي دوره ساساني تفاوت فوق‌العاده‌اي نداشته است تحول جزيي آن نيز به طور آرام و ملايمي صورت گرفته كه هر بينندة صاحب ذوقي به آساني مي‌تواند تداوم روشها را در سراسر دوران اسلامي و قبل از آن در اشياء دريابد. در دوران ديليميان در نقوش قلمزني، نوع پيچيدگي به صورت حلقه‌هاي مجزا يا متداخل پيدا شد كه در داخل آنها نقوش حيوان و گياه القا گرديده است. در دوران بعد نيز حيواناتي به صورت روبه‌رو يا پشت به پشت، در طرفين درخت ديده مي‌شوند. موضوع حملة شير به گاو يا حيوانات ديگر نيز از دورة ساساني باقي مانده است. در دوران صفوّيه و قاجاريه نيز جز نقوشي از شاهنامه و نظامي گنجوي و آثار و بناهاي تاريخي و اشعار كوتاه اعم از غزل و رباعي تغيير قابل توجهي نداشته و اصل نقوش، به همان صورت اسليمي، در طرحهاي مختلف و گل و مرغ و حيوان و انسان خلاصه شده است. اما به جاي خط ميخي يا اوستايي و پهلوي از خط زيباي نستعليق و به مناسباتي هم از نسخ استفاده شده است كه خط نسخ بيشتر در نوشتن ادعيه يا جملاتي از قرآن كريم و نقوش ديني و اسلامي ديگر كاربرد داشته است.

                                                          جام نقرهای  و جنگ نادر  – کاری از مجید علیزاده                                           

۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

پرويز بهنام باستان شناس ايراني، قدمت برنزهايي را كه نقوش زيبا بر روي آن نقش بسته و در حفاريهاي باستانشناسي به دست آمده مربوط به اقوامي دانسته كه قبل از هخامنشيان در ايران زندگي مي‌كرده‌اند. او نوشته است كه اين اشياء بيشتر در نواحي لرستان و كردستان يافت شده و محل كشف آنها را كه اغلب از جنس سفال يا فلز منقش بوده، علاوه بر ناحية لرستان، مربوط به دامنه‌هاي كوههاي زاگرس دانسته و اضافه كرده است كه در زمان فرمانروايي ايلاميها، اطراف كوههاي زاگرس به نام ناحية «آنزان» شناخته مي‌شده كه به چهار قسمت تقسيم شده بود. حال با توجه به اين سخن پرويز بهنام و همچنين اعتقاد هرتسفلد مستشرق آلماني كه گفته است ابتدا، نام اصفهان «آنزان» بوده و سپس به «گابيان» تبديل يافته و از زمان هخامنشيان به بعد ابتدا به «گي» و سپس به «جي» تبديل شده است؛ اگر اين دو آنزان يكي باشد، سندي معتبر از قدمت هنر حكاكي و قلمزني در اصفهان محسوب مي‌شود كه از دوران قبل از هخامنشيان، بدان مي‌پرداخته‌اند و اين سخن با يادآوري اينكه زردكوه بختياري نيز جزو ارتفاعات شرقي جبال زاگرس يعني همان «آنزان» (به گفتة پرويز بهنام) به حساب مي‌آيد؛ بيش از پيش به واقعيت نزديك مي‌شود. از دوران ساسانيان نيز اشياء فلزي نفيس زيادي در موزه‌هاي مهم جهان موجود است كه نقوش بسيار زيبايي از حيوانات و پرندگان و گياهاني و مجالس بزم و رزم و رقاصه‌ها و نوازشگران متعددي با آلات موسيقي سنتي آن عصر بر روي طلا و نقره نقش بسته است كه مايه اعجاب و تحسين هنرشناسان جهان است.

  امام محمد غزالی و راهزنان – کاری از مجید علیزاده        
هنر قلمزني از ديرباز در اصفهان رواج كامل داشته و اشياء قلمزده قديمي از دوران هاي مختلف زينت بخش موزه ها و مجموعه هاي خصوصي است. اين هنر در حقيقت نوعي حكاكي بر روي فلزات است. در اين صنعت ديرپاي دستي نقوش يا طرح هائي بر سطح اشياء فلزي كنده مي شود. ابزار كار هنرمند قلمزن تعدادي قلم هاي مخصوص و چكش است. قلمزني در ايران از سابقه اي طولاني برخوردار است. با توجه به بررسي هاي پژوهشگران سابقه تاريخي اين هنر به (سكاها) مي رسد كه در حدود پنج هزار يا هفت هزار سال پيش در قفقاز زندگي مي كرده اند. از اين قوم آثار بسياري بدست آمده كه اكثر از طلا و نقره و برنز مي باشند. از اساتيد برجسته اين هنر حاج محمد تقي ذوفن، حاج سيد محمد عريضي، ابراهيم دائي زاده را مي توان نام برد. استاد رجبعلي راعي نيز از هنرمندان خلاق و مبتكر اين هنر است كه تابلوهاي بسيار مشهور و نفيسي در زمينه داستانهاي قرآني، تاريخي و آثار حماسي و برجسته كردن برخي كارهاي كمال الملك بوجود آورده است. در حال حاضر، اشياء قلمزده هنرمندان اصفهاني مانند سيني و گلدان و مجموعه هاي بزرگ مسي و برنجي و قوطي سيگار و جاي نمك و قاب عكس و انواع ظروف بشقاب كه با طرحهاي بسيار زيبا بصورت جُندكاري قلمزني شده موزه ها و مجموعه هاي خصوصي را زينت مي بخشند.



                                            سینی مسی با طرح گل و مرغ . کاری از مجید علیمرادی                                         

۱۳۹۲ آذر ۲۹, جمعه

آنچه امروز بعنوان قلمزنی‌ شناخته میشود و مصنوعات فراوانی‌ اعم‌ از مس‌ و برنج‌ بوسیله آن‌تزئین میگردد در ایران دارای سابقه ای بسیار طولانی‌ است‌. از آثار فلزی دوره‌ هخامنش نمونه‌های بسیاری‌ بدست‌ نیامده تا دور نمای رواج این‌ هنر در‌آن دوران را مشاهده کنیم ولی‌ مجموعه‌ ظرفها و بشقابهای نقره و طلای عصر ساسانی‌ که‌ ‌بدست‌ استادان ایرانی‌ قلم خورده‌ است‌ و سلاطین این‌ سلسله را در بزم یا رزم‌ و شکار ‌نشان میدهد و در موزه‌ ارمیتاژ شهر لنینگراد نگاهداری‌ میشود رواج صنعت قلمزنی‌ را در ‌آن عصر تایید میکند. در دوران اسلامی‌ تاریخ‌ ایران صنعت قلمزنی‌ رواج فوق العاده‌ داشته است‌ و شاهد بر این‌‌مطلب مجموعه‌ ابریقهای برنزی و آثار زیبای فلزی از نوع بخوردان و ظرفهای آبخوری‌ است‌ که‌ ‌بشکل حیوانات و پرندگان ساخته شده و بیشتر آنها در خراسان و همدان و ری‌ و سمرقند ‌بدست‌ آمده است‌.قلمزنی یعنی ایجاد نقش بر روی فلز ، برای چنین عملی باید طرحی ترسیم و تهیه گردد و بعد از آن طرح بر روی فلز پیاده و قلمزنی می شود پس به این نتیجه می رسیم كه اگر طرح اصلی در كار نباشد نمی توان آن را پیاده نمود. شیوه کار قلمزنان چنین است‌ که‌ ابتدا داخل‌ ظرف ساخته شده ای را که‌ قرار است‌ قلمزنی‌ بر‌روی‌ آن انجام شود از قیر پر میکنند تا هم‌ ضربات چکش باعث‌ اعوجاج فلز نگردد و هم‌ ‌صدای ناشی‌ از کار کردن‌ با قلم و چکش کاهش‌ یابد. سپس صنعتگر با بهره گیری از پرگار و ‌الگوهایی‌ که‌ قبلا بر روی‌ کاغذ ترسیم گردیده نقش مورد نظ‌ر را بر روی‌ فلز منتقل نموده‌ و ‌پس از آن خط‌وط اصلی و مهم را قلم زده‌ و بعد از پایان قلمزنی‌ خط‌وط اصلی به‌ انجام ریزه ‌کاری‌ها و حک‌ خط‌وط ظریف‌تر میپردازد. ‌ در پایان محصول ساخته شده را حرارت‌ داده‌ و قیر را از آن جدا نموده‌ و بوسیله روغن‌ جلا و‌روغن‌ کرچک‌ به‌ جلا دادن‌ آن می‌پردازند. طرحهای مورد استفاده‌ قلمزنان بیشتر ذهنی است‌ ‌و ندرتا طرحهایی‌ از کتب قدیمی یا مینیاتورهای ایرانی‌ مورد استفاده‌ شان قرار میگیرد. ‌ بعضی از کارگاهها صرفا به‌ ساخت‌ محصولات مسی و برنجی مشغول هستند و در مقابل‌‌کارگاههای دیگری فقط کار قلمزنی‌ بر روی‌ این‌ فلزات را انجام میدهند و دسته سوم ‌کارگاههای هستند که‌ هر دو کار را انجام میدهند .

نبرد جلال الدین خوارزمشاه با مغول. کاری از مجید علیزاده




هنر قلمزني سوابق ممتد و طولاني دارد. اين هنر گرانمايه و زيبا كه بيانگر فرهنگ و تمدن قوم ايراني است ابتدا به صورت حجاري در بدنة كوهها و روي سنگهاي ساختماني كاخهاي پادشاهان و بناهاي تاريخي و حتّي در دوران غارنشيني ديده شده است. بعدها هنر حجاري، تبديل به حكاكي و سپس قلمزني گرديده و نقوش و تصاوير از روي سنگهاي ساختمانها و بدنه كوهها به روي سنگهاي قيمتي مخصوصاً عقيق منتقل گرديد و «حكاكي» ناميده شد. عاقبت فلزات از جمله طلا و نقره و مس و برنج و فولاد زمينه اصلي اين نقوش و خطوط زيبا و دلپسند قرار گرفته و هنر «قلمزني» نام گرفت. لفظ «قلمزني» معناي متعددي دارد. اين لغت در فرهنگ معين چنين معنا شده است: «نويسندگي، نقاشي و يكي از هنرهاي زيبا است و آن ايجاد نقوش جانوران و گياهان و طرحهاي مختلف است بر روي نقره يا فلزات ديگر. در هنگام عمل، استاد به وسيله قلمي فلزي و يا منقاش نوك‌ تيز فولادي كه داراي دسته‌اي چوبي است كار مي‌كند.
دكتر معين پس از اين تعريف، اين بيت را از «زلالي» آورده است:
به طرح خويش حيرت زند دست
كه از هيچش قلمزن نقش چون بست

۱۳۹۲ آذر ۲۶, سه‌شنبه

سبک ها

شیوه قلم تبریز دو سبک اصلی در قلمزنی ایران مطرح است که عبارتند از سبک تبریز و سبک اصفهان. در سبک تبریز برای حرکت قلم و انجام قلمزنی از حرکت و فشار مچ دست استفاده می‌شود و در سبک اصفهان از ضربات چکش. به همن سبب قلم تبریز صاف و کم عمق است ولی قلم اصفهان عمق‌تر می‌باشد.
سینی مسی . حکاکی و قلمزنی مجید علیزاده  

قلم‌زنی

قلم‌زنی عبارت است از تزیین و کندن نقوش بر روی اشیای فلزی به ویژه مس، طلا، نقره، برنج و یا به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیله قلم با ضربه چکش و بر روی اجسام فلزی. قلم‌زنی یکی از رشته‌های هنرهای سنتی ایران است که در دسته بندی، در رده هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار دارد. امروزه برای قلم‌زنی نخست داخل یا زیر ظرف یا سینی مورد نظر را که معمولاً از جنس نقره یا طلا است از محلول قیر و گچ پر می‌کنند تا سروصدای قلم کمتر به گوش برسد و همچنین مانع از سوراخ شدن ظرف در حین کار شود. سپس نقش مورد نظر را روی ظرف رسم کرده و قلم مناسب را انتخاب کرده و روی سطح ظرف قرار می‌دهند و با چکش بر انتهای قلم می‌کوبند تا شیارها و نقش‌ها با تغییر شدت ضربه روی ظرف ایجاد شوند. قلم‌های این هنر متنوع هستند و نام‌های خاص خود را دارند مانند قلم سایه و قلم نیم‌بر. پس از ایجاد نقش‌ها، قیر را جدا می‌کنند و روی شیارها گرده زغال می‌ریزند و روی ظرف را با روغن جلای سیاه می‌پوشانند. به این ترتیب نقش‌های قلم‌زده شده به شکل خط‌هایی تیره و مشخص دیده می‌شود. نمونه‌ای از هنر قلم زنی استان مرکزی که یک بادیاب (بادیه، جام بزرگ
پایه‌دار) مسی بود در ورودی سازمان مالکیت‌های معنوی سازمان جهانی مالکیت فکری در سوئیس قرار دارد

مجید علیزاده مشغول به کار نیمبری و نقشزنی بر روی سنگاب